قتل سمی شوهر بعد از رویای پوشالی گنج

28 مرداد سال گذشته مرگ مرد جوانی به نام احمد در یکی از بیمارستانهای پایتخت به بازپرس موسی رضازاده اعلام شد. با اعلام این خبر از سوی کادر درمان بیمارستان تحقیقات آغاز شد. در تحقیقات ابتدایی همسر احمد به نام نرگس به ماموران گفت:« همسرم مدتی است که بدهی بالا آورده و همین مسئله باعث افسردگی او شده است. از طرفی احمد و خانوادهاش زمین موروثی داشتند که تصور میکردند داخل آن گنج است.
آنها از گوشه و کنار در مورد این گنج حرف و حدیثهای زیادی شنیده بودند و وجود این گنج را باور کرده بودند. حتی خانواده احمد دستگاه گنجیابی خریداری کرده و قرار بود که هر کدام سهمی بابت خرید دستگاه پرداخت کنند اما از آنجایی که گنجی پیدا نشد احمد هم پولی برای پرداخت سهم خود نداشت؛ این هزینه را که 50 میلیون تومان میشد پرداخت نکرد و همین مسئله باعث اختلاف او با خانوادهاش نیز شده بود.
افسردگی شوهرم و بدهی باعث شد تا همسرم دست به خودکشی بزند.» گرچه زن جوان چنین اظهاراتی داشت اما خانواده احمد درتحقیقات عنوان کردند که به عروسشان مشکوک بوده و پسرشان هیچ مشکلی نداشته که بخواهد دست به مرگ خودخواسته بزند. بیان این ادعا از سوی خانواده احمد در حالی بود که تحقیقات میدانی نشان میداد زن جوان با یکی از دوستان شوهرش به نام پدرام رابطه پنهانی دارد.
به این ترتیب ماموران جنایی به نرگس مظنون شده و روابط او را تحت نظر گرفتند که در جریان این بررسیها مشخص شد نرگس چند روز بعد از مرگ همسرش به پدرام پیامی داده بود که اگر میدانستم بلایی سر احمد میآید دست به این کار نمیزدم.
فرضیه قتل
بدین ترتیب احتمال قتل پررنگ شد و به دستور بازپرس جنایی نرگس،همسر احمد و همچنین پدرام بازداشت شدند. در ادامه بررسیها و مدتی پس از بازداشت پدرام او اعتراف کرد: من دوست احمد بودم و به خانهشان رفت و آمد داشتم. در این میان نرگس سفره دلش را باز کرد و از بداخلاقیهای احمد گفت. نرگس میگفت که ارتباط خوبی با شوهرش ندارد و دلش میخواهد از زندگی با او خلاص شود. درنهایت یک روز به من گفت که میخواهم به همسرم سم بدهم و از دست او راحت شوم.»
با اعتراف مرد جوان، ظن تیم جنایی به یقین تبدیل شد که مرد جوان به قتل رسیده است اما نرگس همچنان منکر جنایت بود تا اینکه صبح روز گذشته او با گذشت حدود یک سال از قتل لب به اعتراف گشود و گفت: 20سال قبل با احمد ازدواج کردم و صاحب دو فرزند شدم.
احمد و خانوادهاش دنبال گنج بودند و حتی ادعا داشتند که در زمین موروثیشان گنج دفن شده است. آنها دستگاه گنجیابی هم خریداری کردند ولی گنجی پیدا نشد. سهم احمد از خرید دستگاه 50 میلیون تومان بود اما چون گنجی پیدا نشده بود احمد سهم خودش را پرداخت نکرد.»
او ادامه داد: «مشکلات مالی ما روز به روز بیشتر میشد و پیدا نشدن گنج هم اوضاع را بدتر کرده بود، تمام این مسائل باعث اختلاف بین من و همسرم شده بود.حالا که رویای گنج هم دیگر رنگ باخته بود من احساس کردم دیگر نمیتوانم به زندگی با او ادامه دهم و میخواستم از احمد جدا شوم اما این کار غیر ممکن بود. در نتیجه تصمیم گرفتم که داخل نوشیدنی سم موش بریزم تا احمد مدتی خانهنشین شود و من از این فرصت استفاده کرده و جدا شوم. قصدم کشتن شوهرم نبود و تنها میخواستم از او زهر چشمی بگیرم.»
با اعتراف زن جوان به قتل همسرش، تحقیقات به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت ادامه دارد.