شکایت از همسر چهارم پدر به اتهام قتل

این مرد میانسال به اداره پلیس آگاهی تهران مراجعه کرد و گفت: پدرم در خانهاش در شمال غرب تهران فوت کرده و من از همسر چهارم او و فرزندانش به اتهام قتل و سرقت اموال پدرم شکایت دارم.
شاکی ادامه داد: سالها قبل پدر و مادرم جدا شدند و من خواهر و برادرانم با مادرم زندگی میکردیم، پدرم هم در خانهای تنها زندگی میکرد. مدتی بعد ازدواج کرد و طلاق گرفت و بعد با زن سوم ازدواج کرد که او فوت شد. بعد از آن بود که پدرم با زنی آشنا شد و حدود 40 سال قبل با او ازدواج کرد و آنها دختر و پسر هم دارند. پس از آن ارتباط ما با پدر قطع نشد تا اینکه او که تاجر بود در ۸۵ سالگی فوت کرد.
این مرد در مورد دلیل شکایت خود نیز گفت: پدرم وضع مالی خوبی داشت و با زن چهارم و فرزندانش در شمال غرب تهران زندگی میکرد. خانواده جدید زیاد نمیگذاشتند با پدرم ملاقات کنیم و بهسختی او را میدیدم. وقتی بیمار میشد او را نزد خود میآوریم تا از او نگهداری کنیم. بعد از بهبودی هم به خانه خودش میرفت. با این وجود که پیگیر وضع پدرم بودیم نمیگذاشتند او را زیاد ببینیم. پدرم هم میگفت این اخلاقشان است و عوض نمیشوند، اما این اواخر اتفاقات عجیبی افتاد که توضیح دقیقی در مورد آن ندادند.
شاکی میانسال ادامه داد: به هر حال ارتباط من و پدرم ادامه داشت تا اینکه چندی قبل پدرم دوباره بد حال شد و تلفنی خبرمان کردند. به خانهاش رفتیم، اما هیچ کدام به درستی حرف نمیزدند تا اینکه خواهر ناتنیام مدعی شد پدر موقع راه رفتن زمین خورده و به این وضع افتاده است، کمی استراحت کند خوب میشود. حتی وقتی خواستم او را به بیمارستان ببرم اما مانع شدند و نمیخواستند بگذارند اورژانس بیاید. به زور اورژانس را خبر کردم و وقتی امدادگران آمدند. هرچه تلاش کردند فایده نداشت، و پدرمان فوت شد. این در حالی بود که علت مرگ به درستی مشخص نبود و از پزشکی قانونی خواستیم علت را مشخص کنند، اما هنوز علت مشخص نشده است. چند روز بعد از مراسم خاکسپاری به خانه پدرم رفتم و از خانوادهاش خواستم اجازه دهند وسایلش را ببرم اما اجازه ندادند.وقتی در گاوصندوق را با هم باز کردیم دیدم گاوصندوق خالی است. از نامادری و فرزندانش جویا شدم، گفتند دزد به خانه زده و هر چه طلا، دلار، اموال قیمتی و اسناد مالکیت مالی پدر بوده با خود برده و اموال داخل گاوصندوق هم سرقت شده است که البته مدعی بودند شکایت کردهاند.
این مرد در پایان دلیل اصلی شکایت خود را دروغگویی همسر چهارم پدرش و فرزندان او اعلام کرد و گفت: بعد از گفتههای آنها با توجه به سابقه رفتارشان در این 40 سال و مهمتر از آن گفتههای متناقضشان در شب فوت پدرم درباره اتفاقی که برای پدرم افتاده بود، قانع نشدم و موضوع را پیگیری کردم و متوجه شدم اصلا در ارتباط با ماجرای سرقت هیچ شکایتی از سوی آنها در مراجع قضایی و انتظامی ثبت نشده است.
در حال حاضر با توجه به اینکه مرد شاکی گمان میکند، خانواده پدرش او را به قتل رساندهاند تا اموالش را سرقت کنند، شکایت او در دستور تحقیقات پلیسی قرار گرفته و برای رازگشایی از ماجرا، دستور تحقیق از نامادری و فرزندان او صادر شده است.